ببخشید که نظری نمیذارم راجع به متنت،کلا با شعر جوووووور نیستم
باز باران بی ترانه...
باز باران با تمام بی کسی های شبانه...
می خورد بر مرد تنها...
می چکد بر فرش خانه..
.باز می آید صدای چک چک غم...
باز ماتم من، به پشت شیشه ی تنهایی افتاده...
نمی دانم...
نمی فهمم کجای قطره های بی کسی زیباست؟...
نمی فهمم, چرا مردم نمی فهمند که آن کودک...
که زیر ضربه شلاق باران سخت می لرزد...
کجای ذلتش زیباست؟
ایام سوگواری اباعبدالله تسلیت
مینویسم نامه و روزی از اینجا میروم.
با خیال او ولی تنهای تنها میروم...
در جوابم شاید او حتی نگوید کیستی.
شاید او حتی بگوید لایق من نیستی..
مینویسم من که عمری با خیالت زیستم
گاهی از من یاد کن اکنون که دیگر نیستمسلام با مرام میتونم ببینمت تو خرم اباد
اگه حال کردی بزنگ 09167444472
بیادتم اگه هم کارم داشتی یه سر برو رو وبم رو نظرات کارتو بگو
ریشه در اعماق اقیانوس دارد شاید این گیسو پریشان کرده بید وحشی باران یا نه دریاییست گویی واژگونه بر فراز شهر شهر سوگواران هر زمانی که فرو میبارد از حد بیش ریشه در من میدواند پرسشی پیگیر با تشویش رنگ این شبهای وحشت را تواند شست آیا از دل یاران چشمها و چشمهها خشکند، روشنیها محو در تاریکی دلتنگ، همچنانکه نامها در ننگ هر چه پیرامون ما غرق تباهی شد آه باران ای امید جان بیداران بر پلیدیها که ما عمریست در گرداب آن غرقیم آیا چیره خواهی شد فریدون مشیری
13707 بازدید
6 بازدید امروز
0 بازدید دیروز
34 بازدید یک هفته گذشته
Powered by Gegli Social Network (Gohardasht.com)
Copyright ©2003-2024 Gegli Social Network (Gohardasht) - All Rights Reserved
Developed by Dr. Mohammad Hajarian